من سرم توی کار خودم بود
بعد یه روز یه نفرو دیدم
اون این شکلی بود
ما اوقات خوبی با هم داشتیم
من یه کادو مثل این بهش دادم
وقتی اون کادومو قبول کرد من اینجوری شدم
ما تقریبا همه شبها با هم گفت و گو میکردیم
وقتی همکارام من و اونو توی اداره دیدن اینجوری نگاه میکردن
و منم اینجوری بهشون جواب میدادم
اما روز ولنتاین اون یه گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه
و من اینجوری بودم
احساس من اینجوری بود
بعد اینجوری شدم
بله....آخرش به این حال و روز افتادم
پدر عاشقی بسوزه
با سلام
دوستانی که می خواهید از اینترنت کسب درآمد کنید ولی هنوز موفق نشده اید حتما به ما یک سری بزنید
چرا دیگران بتوانند ولی شما نتوانید
پس حتما یک سری بزنید
به آینده بیندیشید
ما به شما آموزش می دهیم
از طرف یک دوست
خدا نگهدار شما
سلام وبلاگ خوب داری. با عکس های کنسرت ترکیه شادمهر عقیلی منتظرتم[گل]
سلام
خیلی قشنگ بود
چون وقت ندارم فقط ۲ تا مطلب اولتو خوندم
ولی همین ۲ تا فوق العاده بودن
خوشحال میشم به منم یه سری بزنین
خیلی جالب بود ...