کلبه تنهایی

به نام آن که اشک را سردار عشق آفرید

کلبه تنهایی

به نام آن که اشک را سردار عشق آفرید

هر کس به طریقی دل ما میشکند....

"وقتی در عشق ورزیدن احساس ناتوانی می کنی و وقتی احساس می کنی که هیچ کس نمی تواند

     دردهایت را التیام بخشد یا خیلی تنهایی:

     به یاد بیاور دوست من...

     خدا می تواند...

     وقتی احساس می کنی به خاطر گناهانت قابل بخشش نیستی و هیچ کس نمی تواند تورا دوست

     بدارد:

     به خاطر بیاور نازنینم...

     خدا می تواند...

     وقتی فکر می کنی هیچ کس غم های دلت را نمی فهمد و احساس نمی کند:

     بدان خوب من...

     خدا می تواند...

     وقتی به بن بستی رسیدی که حس کردی هیچ کس صدایت را نمی تواند بشنود:

     مطمئن باش یار من...

     خدا می تواند...

     و سرانجام  وقتی هیچ کس به تو عشق نمی ورزد و نمی تواند تو را آنطور که هستی دوست بدارد:

    بهترینم...

     خداوند می تواند...

     تا ابد..." 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
م.خ. دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:10 ب.ظ

زیبا بود
ولی من مطمئنم که تو در زندگی هیچ گناهی نکردی و نخواهی کرد.
تو معصوم و پاکی و ایم مایه افتخار هر کسی است که تو را می‌ناسد و خواهد شناخت

محسن سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:15 ب.ظ

بی روی تو ، راحت ز دل زار گریزد

چون خواب ، که از دیده ی بیدار گریزد

در دام تو یک شب دلم از ناله نیاسود

آسودگی از مرغ گرفتار گریزد

از دشمن و از دوست گریزیم و عجب نیست

سرگشته نسیم از گل و از خار گریزد:


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد